زبان و ارتباطات
مجید رحیمی جعفری؛ بهروز محمودی بختیاری؛ حمیدرضا شعیری
چکیده
با توجه به پیدایش نظریۀ بینارسانهای در چندسال اخیر، هدف این مقاله، ترسیم وضعیت خرد شدن فضای گفتمانی تئاتر به چند فضای رسانهای و خوانش اشکال مشارکت آنها در تئاتر از طریق مطالعۀ کارکردهای بینرسانهای آن است. در ارتباط بین-رسانهای و مواجهۀ رسانههای میهمان و میزبان فضای ارتباطی شکل میگیرد. در این فضای ارتباطی و رسانهای، ...
بیشتر
با توجه به پیدایش نظریۀ بینارسانهای در چندسال اخیر، هدف این مقاله، ترسیم وضعیت خرد شدن فضای گفتمانی تئاتر به چند فضای رسانهای و خوانش اشکال مشارکت آنها در تئاتر از طریق مطالعۀ کارکردهای بینرسانهای آن است. در ارتباط بین-رسانهای و مواجهۀ رسانههای میهمان و میزبان فضای ارتباطی شکل میگیرد. در این فضای ارتباطی و رسانهای، ممکن است ویژگیهای اولیه حفظ شود یا به موقعیت یا گفتمان جدید گذار کنیم. در این راستا به تعاریفی چون روابط و ارجاعات رسانهای، ترکیب رسانهای، چندرسانهای، ترارسانهای و بینارسانهای به صورت مجزا خواهیم پرداخت و علاوه بر تحلیل هریک از این وضعیتهای گفتمانی، تفاوت آنها را شرح خواهیم داد. مفهوم بینارسانهای پس از پیدایش، همواره در تقابل با بینامتنیت قرار داشت و گاه برخی از مناسبات متنی و رسانهای به اشتباه با یکدیگر خلط میشدند. حال، پس از بحث در مورد پیدایش نظریۀ بینارسانه، جایگاه آن را در تحلیل گفتمان هنر و رسانه، در عصر گسترش تکنولوژی، با تکیه بر برخی نمایشهایی که از سال 1390 تا 1395 بر روی صحنه رفتهاند، مشخص خواهیم کرد